سلام
باز تنهاي من باعث شده كه برات نامه بنويسم وقتي نيستي وقتي كه دارم ثانيه ها رو ميشمارم تا تو بياي ولي ثانيه ها سنگ دل شدن و نميگذرن تا تو بياي.نميدونم شايد من دارم كم طاقت ميشم هر چي كه هست دارم ميسوزم تو حسرت ديدن تو تو حسرت گرفتن دستهاي مهربون تو .كاش فقط يكبار فقط يكبار ميفهميدي كه ميخوام بهت چي بگم شايدم ميدوني و به روت نمياري.اه خداجونم كمكم كن خيلي زياد به كمكت احتياج دارم .خدايا من دورم ولي تو مراقبش باش.عزيز دلم ميدونم هميشه با اين نامه خاطر قشنگت رو خيلي اذيت ميكنم ميدونم ديگه داري خسته ميشي ولي به خدا ديگه طاقت ندارم از تو دور باشم ديگه نميتونم دوري از تو رو تحمل كنم كاشكي خدا يه بار صدام رو ميشنيد و دعاي من رو هم مستجاب ميكرد.نور چشمم بازم تو رو به خداي بزرگ و مهربون ميس÷ارمت هميشه دوستت دارم.
نظرات شما عزیزان: